انعکاس مطبوعات استان دریزدفردا -طنز اجتماعی هفته نامه آیینه یزد  آيينه شماره 111

یزدفردا -هفته نامه آیینه یزد "آميرزا قلمدون :روزی چند تا از بچه‌های ژیگول مآب ازخانواده‌های تازه به دوران رسیده‌های زمان طاغوت در قهوه خانه‌ای جمع شده و هر یك از افتخارات خویش در خرج كردن‌های معقول و غیرمعقول داد سخن می‌دادند

یكی گفت پول برای من هیچ ارزشی ندارد پدرم همانند ریگ به دست می‌آورد و من هرچه بخواهم در اختیارم هست و بی پروا خرج می‌كنم آنگاه برای اینكه خودی نشان دهد یك قطعه اسكناس 5 تومانی شاهی از جیب خود در آورد و در برابر دوستان ریزریز نمود و دور ریخت

دیگری گفت: یارو را!! بابای من یك صندوقچه بزرگ پول دارد علاوه بر اینكه هفتگی پول تو جیبی خوبی به من می‌دهد گاهی از مواقع خودم نیز مبلغی كش میرم. ریگ كه سهل است پشیزی برای من ارزش ندارد و این ننرخان نیز یك قطعه اسكناس ده تومانی را به سرنوشت اسكناس 5 تومانی دچار نمود .

سومی را حماقت بیشتر و پزدادن بالاتر اسكناس درشت تر‌ی را پاره پاره نمود دراین میان منصورخان كه فرزند یكی از خان‌های استخواندار بود گفت اینها كه چیزی نبود بلافاصله دسته چك خود را از جیب بیرون آورد و مبلغی معادل یكصد تومان بر روی آن نوشت و امضاء نمود و آنگاه در حضور آنها ریز ریز كرد و به دور ریخت چشمان آن ژیگول‌های پولدار بی فرهنگ از حدقه بیرون زده بود و او را متموّل ترین و خراج‌ترین جوانان شهر پنداشتند یكصدا و متعجبانه گفتند: ای بابا او دیگه كیه؟!!

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا